اختلال اضطراب تعمیم یافته
نوعی اختلال فراگیر است که در آن، فرد به طور دایم درباره رویدادهای آینده نگران است و از آنها می ترسد، موضوعی که به نگرانی مزمن و بیمارگون درباره رویدادها منجر می شود. اصطلاح نگرانی (worry) به فکر کردن دایمی درباره یک موضوع و ناتوانی در کنار گذاشتن آن اشاره دارد.
نگرانی معمولا ادامه می یابد زیرا فرد نمی تواند راه حلی برای مشکل پیدا کند. همه مردم تا حدی نگران مسائل مختلف و خاص می شوند و حتی بعضی مردم تفکر درباره چگونگی مقابله با رویدادهای دشوار را مفید می دانند. اما افراد مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته نگران موضوعات بسیار مختلف و متعددی می شوند و به همین دلیل از اصطلاح generalized به معنای تعمیم یافته برای آن استفاده می شود.
به نظر ما، اصطلاح اختلال اضطراب تعمیم یافته ( Generalized Anxiety Disorder ) معادل بهتری است زیرا عمومی ترجمه general یا public و به معنای همگانی است، مثل وسایل حمل و نقل عمومی، با تلفن عمومی. اختلال اضطراب عمومی به این معنا خواهد بود که عموم مردم به آن مبتلا هستند.
برای افراد مبتلا به GAD، نگرانی حالت فلج کنندگی پیدا می کند و به منبع ناراحتی هیجانی شدید تبدیل می شود.
برای مثال: فرد به طور دایم و مرضی نگران است، هم در مورد مسایل عمده زندگی (مثلا، سلامت جسمی، اوضاع مالی، روابط میان فردی، مسایل شغلی)، و هم در مورد بسیاری از مسایل کوچک زندگی روزمره، که برای سایر مردم اصلا نگران کننده نیستند.
فرد احساس می کند نمی تواند جلوی نگرانی خود را بگیرد. افراد مبتلا به GAD احساس کنند که نمی توانند آغاز یا پایان دوره های نگرانی را تحت کنترل داشته باشند
نگرانی ها رابطه نزدیکی با فاجعه انگاری دارند و معمولا با هم روی می دهند.
یعنی در GAD وقتی دوره های نگرانی زیاد طول می کشند، سطح اضطراب و رنج بالا می رود و قدرت تفکر پایین می آید، آنگاه فرد کوچکترین مشکل را به شدیدترین حالتی که ممکن است روی دهد تا می کند و آن را فاجعه آمیز می پندارد. این کار باعث می شود که مشکل به جای حل شدن وخیم شود. علاوه بر نگرانی دایمی و بیمارگون در GAD، این اختلال گاهی با عوارض فیزیکی، مثا خستگی مفرط، لرزش، تنش ماهیچه ای، سردرد، و تهوع همراه است.
نمونه کیس اختلال اضطراب تعمیم یافته
وقتی موقعیت های خاص و مشخص (specific) وجود دارند که باعث اضطراب می شوند، می توان آنها را در طبقه فوبیاها قرار داد (به همین علت آنها را فوبیاهای خاص (specific phobias) می نامند. اما چون GAD تعمیم یافته و غير خاص است (مختص به هیچ رویداد یا محرک خاص و مشخصی نیست)، درمان کردن آن معمولا دشوارتر است .
زمانی فرد رسما مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته (GAD) اعلام می شود که در یک دوره حداقل ۶ ماهه، اضطراب و نگرانی مفرط در اکثر روزها روی دهد؛ فرد اعلام کند که در کنترل نگرانی مشکل دارد؛ نگرانی با چند سمپتوم دیگر همراه باشد، از جمله: تحریک پذیری مفرط، گرفتگی عضلات یا تنش ماهیچه ای، خستگی سریع، مشکل درتمرکزفکری،
بی قراری، و مشکلات خواب.
در آخر، یکی از عواقب این سمپتوم ها، رنج یا ناتوانی شدید در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه های مهم زندگی باشد.
معیارهای 5-DSM برای اختلال اضطراب تعمیم یافته
علل اختلال اضطراب تعمیم یافته
برای توضیح اختلال اضطراب تعمیم یافته یا GAD، ابتدا باید بدانیم که چرا بعضی افراد به طور دایم و بیمارگون نگران می شوند و چرا اکثر مردم، حتی زمانی که زندگی پراسترس دارند، خیلی کمتر نگران می شوند.
بنابراین، نظریه ها باید توضیح دهند که چرا افراد مبتلا به GAD به نگرانی خود ادامه می دهند، حتی زمانی که نگرانی آنها باعث میشود که بشدت رنج بکشند به نگرانی خود ادامه میدهند حتی زمانی که نگرانی ان ها باعپ میشود که به شدت رنج بکشند.
درمان اختلال اضطراب تعمیم یافته
مثل اکثر اختلالات اضطرابی، می توان GAD را با دارو یا روان درمانی های استانداردشده، مثل CBT یا با ترکیبی از هر دو مورد مداوا قرار داد.
اما تصمیم گیری درباره این که چه نوع درمانی می استفاده قرار گیرد معمولا مهم ترین مسأله ای است که روان شناسان بالینی با آن روبرو هستند مخصوصا در مورد اختلالات فراگیر، مثل GAD. اگر کنترل سريع اختلال مهم باشد (اگر درمانجو بشدت در رنج باشد یا به فکر خودکشی بیفتد)، دارو پیشنهاد خواهد شد.
در غیر این صورت، باید
روان درمانی استاندارد شده و طولانی مدت (مثل CBT) یا برنامه های خودیاری ارایه شود. روند تصمیم گیری نشان میدهد که مقایسه انواع مختلف درمانها (مثلا، دارودرمانی و روان درمانی) تنها درباره اثربخشی نسبی آنها در بلندمدت نیست، بلکه درباره ارزش آنها در مراحل مختلف در طول درمان نیز هست و اولویت های درمانجو و شدت سمپتوم ها را نیز در نظر میگیرند.
دارو درمانی
چون در GAD اضطراب و ناراحتی هیجانی روزمره و مزمن وجود دارد، داروهای ضد اضطراب، مثل بنزودیازپین ها، معمولا اولین داروهایی هستند که برای درمان افراد مبتلا به GAD تجویز می شوند.
تحقیقات نشان می دهند که بنزودیازپین ها در گروههای آزمایشی افراد مبتلا به GAD، نسبت به افراد گروه کنترل دارونما، تاثیر بیشتری دارند.
از یک داروی جدید به نام بوسپیرون (buspirone) نیز برای درمان GAD استفاده می شود. برخلاف سرعت عمل بنزودیازپین ها، حدود دو هفته طول می کشد تا دارو تأثیر ضداضطراب خود را نشان دهد، از داروهای تری- سایکلیک (تری سیکلیک، سه حلقه ای) و SSRIها نیز برای درمان GAD استفاده می شود که بهتر از بنزودیازپین ها محسوب می شوند زیرا مثل آنها به اعتیاد منجر نمی شوند.
روان درمانی شناختی- رفتاری
در بخش پیشین، تعدادی از نظریه های پسیکولوژیک درباره GAD را توضیح دادیم و گفتیم که این نظریه ها اعتقاد دارند که سوگیری شناختی و باورهای غلط درباره عملکرد و کارآیی نگران شدن، عامل اصلی ایجاد و تداوم این اختلال است، بر این اساس به نظر می رسد که درمان شناختی - رفتاری روش مناسبی برای مقابله با GAD باشد. درمان شناختی - رفتاری برای اختلال اضطراب تعمیم یافته معمولا از تعدادی عنصر تشکیل می شود که مهم ترین آنها عبارتند از
این جرقه ها معمولا افكار فرد درباره رویدادهای آینده هستند، رویدادهایی که احتمال وقوع آنها بسیار کم است (مثلا، مرگ یکی از بستگان در تصادف رانندگی به هنگام رفتن به
اداره)
همچنین، به درمانجویان توضیح داده می شود که این افکار سازه های شناختی هستند نه رویدادهای واقعی
(۱) باورهای غلط فرد درباره فواید نگران شدن
(۲) باور افراد همیشه نگران به این که تردید و بلاتکلیفی را باید با فکر کردن به تمام سناریوهای ممکن حل کرد. (منظور از بلاتکلیفی یا ابهام این است که فرد نمی داند در آینده چه اتفاقی روی خواهد داد و معمولا فکر می کند که این اتفاق رویداد بدی خواهد بود. منظور از ناتوانی در پذیرش ابهام یا بلاتکلیفی، این است که فرد فکر کردن درباره اتفاق بدی را که ممکن است در آینده روی دهد غیرقابل تحمل می یابد).
در تمرین رفتاری (behavioral rehearsal) رفتارهای خوب و سازگارانه برای مقابله (کنار آمدن coping) تمرین می شوند تا به هنگام مواجهه با جرقه آغاز کنند، نگرانی، فرد بتواند آنها را به کارببرد. این تمرین می تواند به طور تجسمی یا به طور عملی باشد. در بعضی روش های کوپینگ، از تمرین های ریلکسیشن یا فعالیتهای برای لذت بخشی که حواس را به جای دیگری غیر از نگرانی معطوف می کنند استفاده میشود. درمان شناختی - رفتاری GAD هم با درمان های دارویی و هم بدون ان ها موثر واقع میشود
نگرانی معمولا ادامه می یابد زیرا فرد نمی تواند راه حلی برای مشکل پیدا کند. همه مردم تا حدی نگران مسائل مختلف و خاص می شوند و حتی بعضی مردم تفکر درباره چگونگی مقابله با رویدادهای دشوار را مفید می دانند. اما افراد مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته نگران موضوعات بسیار مختلف و متعددی می شوند و به همین دلیل از اصطلاح generalized به معنای تعمیم یافته برای آن استفاده می شود.
به نظر ما، اصطلاح اختلال اضطراب تعمیم یافته ( Generalized Anxiety Disorder ) معادل بهتری است زیرا عمومی ترجمه general یا public و به معنای همگانی است، مثل وسایل حمل و نقل عمومی، با تلفن عمومی. اختلال اضطراب عمومی به این معنا خواهد بود که عموم مردم به آن مبتلا هستند.
برای افراد مبتلا به GAD، نگرانی حالت فلج کنندگی پیدا می کند و به منبع ناراحتی هیجانی شدید تبدیل می شود.
برای مثال: فرد به طور دایم و مرضی نگران است، هم در مورد مسایل عمده زندگی (مثلا، سلامت جسمی، اوضاع مالی، روابط میان فردی، مسایل شغلی)، و هم در مورد بسیاری از مسایل کوچک زندگی روزمره، که برای سایر مردم اصلا نگران کننده نیستند.
فرد احساس می کند نمی تواند جلوی نگرانی خود را بگیرد. افراد مبتلا به GAD احساس کنند که نمی توانند آغاز یا پایان دوره های نگرانی را تحت کنترل داشته باشند
نگرانی ها رابطه نزدیکی با فاجعه انگاری دارند و معمولا با هم روی می دهند.
یعنی در GAD وقتی دوره های نگرانی زیاد طول می کشند، سطح اضطراب و رنج بالا می رود و قدرت تفکر پایین می آید، آنگاه فرد کوچکترین مشکل را به شدیدترین حالتی که ممکن است روی دهد تا می کند و آن را فاجعه آمیز می پندارد. این کار باعث می شود که مشکل به جای حل شدن وخیم شود. علاوه بر نگرانی دایمی و بیمارگون در GAD، این اختلال گاهی با عوارض فیزیکی، مثا خستگی مفرط، لرزش، تنش ماهیچه ای، سردرد، و تهوع همراه است.
نمونه کیس اختلال اضطراب تعمیم یافته
برنارد، مکانیک ۲۴ ساله، از سوی یک پزشک عمومی برای روان درمانی ارجاع داده شده بود (اوبه علت بی خوابی به پزشک مراجعه کرده بود). در تمام طول مصاحبه اولیه، به وضوح عصبی بود، قبل از حرف زدن آب دهانش را قورت میداد، و دایم در صندلی خود پایش را به سرعت تکان می داد یا با خودکار بازی می کرد. او ابتدا درباره مشکل جسمی خودش صحبت کرد اما خیلی زود تصویری از اضطراب ظاهر شد. برنارد گفت که تقریبا همیشه احساس می کند عصبی است. به نظر می رسید درباره همه چیز نگران است. به گفته خودش، هر وقت با دیگران حرف میزد یا کاری انجام میداد، می ترسید که مبادا حادثه مهیبی روی دهد. همچنین، اکثر اوقات در مورد مسایل مالی، از این که نمی تواند رابطه ای رمانتیک داشته باشد، و درباره سایر مسایل ناراحت بود. او توضیح داد که همیشه در ارتباط برقرار کردن با دیگران و ایجاد روابط میان فردی مشکل داشته است. برنارد می گفت: "همیشه مردم را دوست داشته ام و سعی کرده ام با آنها کنار بیایم، اما به نظر می رسد زود از کوره در می روم. چیزهای کوچک مرا بیش از حد ناراحت می کنند. فقط زمانی اعصابم ارام است که همه چیز دقیقا طبق روال پیش می رود. برنارد همچنین گفت که همیشه عصبی تر از سایر مردم بوده است، اما اضطراب او از یک سال پیش، بعد از به هم زدن با نامزدش، بدتر شده است. |
وقتی موقعیت های خاص و مشخص (specific) وجود دارند که باعث اضطراب می شوند، می توان آنها را در طبقه فوبیاها قرار داد (به همین علت آنها را فوبیاهای خاص (specific phobias) می نامند. اما چون GAD تعمیم یافته و غير خاص است (مختص به هیچ رویداد یا محرک خاص و مشخصی نیست)، درمان کردن آن معمولا دشوارتر است .
زمانی فرد رسما مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته (GAD) اعلام می شود که در یک دوره حداقل ۶ ماهه، اضطراب و نگرانی مفرط در اکثر روزها روی دهد؛ فرد اعلام کند که در کنترل نگرانی مشکل دارد؛ نگرانی با چند سمپتوم دیگر همراه باشد، از جمله: تحریک پذیری مفرط، گرفتگی عضلات یا تنش ماهیچه ای، خستگی سریع، مشکل درتمرکزفکری،
بی قراری، و مشکلات خواب.
در آخر، یکی از عواقب این سمپتوم ها، رنج یا ناتوانی شدید در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه های مهم زندگی باشد.
معیارهای 5-DSM برای اختلال اضطراب تعمیم یافته
معیارهای 5-DSM برای اختلال اضطراب تعمیم یافته |
A: اضطراب و نگرانی شدید و مفرط (دلشوره) درباره تعدادی از رویدادها یا فعالیتها (مثلا، عملکرد شغلی یا تحصیلی) در اکثر روزهای هفته و به مدت حداقل ۶ ماه. B: فرد نمی تواند این نگرانی را کنترل کند. C: اضطراب و نگرانی با ۳ سمپتوم (یا بیشتر) از ۶ سمپتوم زیر همراه است (حداقل چند مورد از این سمپتوم ها در اکثر روزها در ۶ ماه گذشته حضور داشته اند) توجه: در مورد کودکان فقط به یک آیتم (سمپتوم) نیاز است. 1. فرد بی قرار است، یا احساس عصبی بودن دارد، یا به خاطر نگرانی بی دلیل، بداخلاق است. 2. به آسانی خسته و کوفته میشود. 3. نمی تواند حواس خود را متمرکز کند یا ذهنش یکدفعه خالی می شود. 4. زودرنج است و زود عصبانی می شود. 5. تنش ماهیچه ای دارد. (در اصطلاح عامیانه فارسی، فرد منقبض است). 6. خوایش مختل شده است نمی تواند بخوابد، یا از خواب می پرد، یا خواب ناآرام دارد که خستگیش را برطرف نمی کند). D. اضطراب، نگرانی، یا سمپتوم های فیزیکی باعث می شوند فرد به رنج یا نابسامانی شدید (بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا سایر جنبه های مهم زندگی دچار شود. E. ناراحتی فرد را نمی توان به آثار مستقیم یک ماده (مثلا، یک نوع ماده مخدر، یک نوع داروی تجویزی)، یا یک عارضه پزشکی دیگر (مثلا، هایپرتیروئیدیسم، فئوکروموسیتوما) نسبت داد. F. یک اختلال روانی دیگر نمی تواند دلیل موجه تری برای این ناراحتی باشد. (مثلا، اضطراب درباره حملات وحشت زدگی در اختلال وحشت زدگی، ارزیابی منفی دیگران در اختلال اضطراب اجتماعی، وسواس کثیف شدن یا سایر وسواس ها در اختلال وسواسی- اجباری، جدایی از افراد مهمی که فرد به آنها دلبستگی دارد در اختلال اضطراب جدایی، رویدادهایی که فرد را به یاد رویدادهای تروماتیک می اندازند در چاق شدن در آنورکسیا نروزا، دردها و ناراحتی های فیزیکی در اختلال سوماتیک سمپتوم، نقص هایی که فرد فکر می کند در ظاهرش دارد در اختلال بادی دیسمورفیک، یا ابتلا به یک بیماری جدی در اختلال اضطراب بیماری، یا محتوای باورهای دیلوژنال در اسکیزوفرنی یا اختلال دیلوژنال) |
علل اختلال اضطراب تعمیم یافته
برای توضیح اختلال اضطراب تعمیم یافته یا GAD، ابتدا باید بدانیم که چرا بعضی افراد به طور دایم و بیمارگون نگران می شوند و چرا اکثر مردم، حتی زمانی که زندگی پراسترس دارند، خیلی کمتر نگران می شوند.
بنابراین، نظریه ها باید توضیح دهند که چرا افراد مبتلا به GAD به نگرانی خود ادامه می دهند، حتی زمانی که نگرانی آنها باعث میشود که بشدت رنج بکشند به نگرانی خود ادامه میدهند حتی زمانی که نگرانی ان ها باعپ میشود که به شدت رنج بکشند.
درمان اختلال اضطراب تعمیم یافته
مثل اکثر اختلالات اضطرابی، می توان GAD را با دارو یا روان درمانی های استانداردشده، مثل CBT یا با ترکیبی از هر دو مورد مداوا قرار داد.
اما تصمیم گیری درباره این که چه نوع درمانی می استفاده قرار گیرد معمولا مهم ترین مسأله ای است که روان شناسان بالینی با آن روبرو هستند مخصوصا در مورد اختلالات فراگیر، مثل GAD. اگر کنترل سريع اختلال مهم باشد (اگر درمانجو بشدت در رنج باشد یا به فکر خودکشی بیفتد)، دارو پیشنهاد خواهد شد.
در غیر این صورت، باید
روان درمانی استاندارد شده و طولانی مدت (مثل CBT) یا برنامه های خودیاری ارایه شود. روند تصمیم گیری نشان میدهد که مقایسه انواع مختلف درمانها (مثلا، دارودرمانی و روان درمانی) تنها درباره اثربخشی نسبی آنها در بلندمدت نیست، بلکه درباره ارزش آنها در مراحل مختلف در طول درمان نیز هست و اولویت های درمانجو و شدت سمپتوم ها را نیز در نظر میگیرند.
دارو درمانی
چون در GAD اضطراب و ناراحتی هیجانی روزمره و مزمن وجود دارد، داروهای ضد اضطراب، مثل بنزودیازپین ها، معمولا اولین داروهایی هستند که برای درمان افراد مبتلا به GAD تجویز می شوند.
تحقیقات نشان می دهند که بنزودیازپین ها در گروههای آزمایشی افراد مبتلا به GAD، نسبت به افراد گروه کنترل دارونما، تاثیر بیشتری دارند.
از یک داروی جدید به نام بوسپیرون (buspirone) نیز برای درمان GAD استفاده می شود. برخلاف سرعت عمل بنزودیازپین ها، حدود دو هفته طول می کشد تا دارو تأثیر ضداضطراب خود را نشان دهد، از داروهای تری- سایکلیک (تری سیکلیک، سه حلقه ای) و SSRIها نیز برای درمان GAD استفاده می شود که بهتر از بنزودیازپین ها محسوب می شوند زیرا مثل آنها به اعتیاد منجر نمی شوند.
روان درمانی شناختی- رفتاری
در بخش پیشین، تعدادی از نظریه های پسیکولوژیک درباره GAD را توضیح دادیم و گفتیم که این نظریه ها اعتقاد دارند که سوگیری شناختی و باورهای غلط درباره عملکرد و کارآیی نگران شدن، عامل اصلی ایجاد و تداوم این اختلال است، بر این اساس به نظر می رسد که درمان شناختی - رفتاری روش مناسبی برای مقابله با GAD باشد. درمان شناختی - رفتاری برای اختلال اضطراب تعمیم یافته معمولا از تعدادی عنصر تشکیل می شود که مهم ترین آنها عبارتند از
.خود - نظارتی
.آموزش ریلکسیشن یا آرمیدگی
.بازسازی شناختی
.و تمرین رفتاری
.در خود نظارتی به درمانجویان آموزش داده میشود که از الگوهای ثابت رفتاری خود و جرقه هایی که باعث آغاز نگرانی می شوند، اگاه شوند
این جرقه ها معمولا افكار فرد درباره رویدادهای آینده هستند، رویدادهایی که احتمال وقوع آنها بسیار کم است (مثلا، مرگ یکی از بستگان در تصادف رانندگی به هنگام رفتن به
اداره)
همچنین، به درمانجویان توضیح داده می شود که این افکار سازه های شناختی هستند نه رویدادهای واقعی
آموزش ریلکسیشن یا آرمیدگی (relaxation training) روش خوبی برای مقابله با استرس مزمن در مبتلایان به GAD است، یکی از تکنیک های خاص در آموزش ریلکسیشن، آرامش بخشی تدریجی ماهیچه هاست. اموزش ریلکسیشین می تواند به اندازه بعضی انواع درمان های شناختی مؤثر باشد.
از بازسازی ساختنی برای به چالش کشیدن سوگیری در پردازش اطلاعات در مبتلایان به GAD استفاده می شود. این افراد، اغلب درباره فراوانی وقوع رویدادهای منفی باورهای غلط دارند، در بازسازی شناختی به آنها کمک می شود تا افکاری دقیق تر ایجاد کنند.
یکی از روش های انجام دادن این کار استفاده از یادداشت های روزانه است. از درمانجویان خواسته می شود که نگرانی های خود و احتمال واقعیت پیدا کردن آنها را هر روز در یک دفترچه بنویسند و بعد رویدادهای به واقعیت پیوسته را با این تخمین های افراطی مقایسه کنند. در بعضی بازسازی های شناختی، دو نوع باور غلط افراد همیشه - نگران مورد چالش قرار می گیرند و با باورهای صحیح جایگزین می شوند(۱) باورهای غلط فرد درباره فواید نگران شدن
(۲) باور افراد همیشه نگران به این که تردید و بلاتکلیفی را باید با فکر کردن به تمام سناریوهای ممکن حل کرد. (منظور از بلاتکلیفی یا ابهام این است که فرد نمی داند در آینده چه اتفاقی روی خواهد داد و معمولا فکر می کند که این اتفاق رویداد بدی خواهد بود. منظور از ناتوانی در پذیرش ابهام یا بلاتکلیفی، این است که فرد فکر کردن درباره اتفاق بدی را که ممکن است در آینده روی دهد غیرقابل تحمل می یابد).
در تمرین رفتاری (behavioral rehearsal) رفتارهای خوب و سازگارانه برای مقابله (کنار آمدن coping) تمرین می شوند تا به هنگام مواجهه با جرقه آغاز کنند، نگرانی، فرد بتواند آنها را به کارببرد. این تمرین می تواند به طور تجسمی یا به طور عملی باشد. در بعضی روش های کوپینگ، از تمرین های ریلکسیشن یا فعالیتهای برای لذت بخشی که حواس را به جای دیگری غیر از نگرانی معطوف می کنند استفاده میشود. درمان شناختی - رفتاری GAD هم با درمان های دارویی و هم بدون ان ها موثر واقع میشود
بازدید کننده گرامی ، شما به عضویت سایت در نیامده اید.
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید.
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید.